رکسانا نامی کوچک برای دختران است. افراد شاخص با این نام از این قراراند:
- رکسانا ( دختر کوروش ) ، دختر کوروش کبیر و کاساندان، همسر کمبوجیه دوم
- رکسانا ( همسر اسکندر ) ، دختر وَخشاَرد شهرب باختر و همسر اسکندر مقدونی
رکسانا یا به اوستایی رئوخشنه یا روشنک نام دختر کوروش بزرگ و همسر کمبوجیه دوم بود.
ازدواج کمبوجیه با رکسانا
هرودوت دربارهٔ ازدواج کمبوجیه و خواهرش مینویسد:
با آنکه در هیچ دوره و زمانی در پارس سابقه نداشت، برادر با خواهر وصلت کند، باوجود این کمبوجیه به این خیال افتاد که برخلاف شرع و آئین قومی خویش، با خواهر خود ازدواج کند. پس قضات شاهی را احضار کرد و پرسید «آیا در پارس قانونی هست که اگر وی بخواهد ازدواج بین خواهر و برادر را مجاز سازد؟» داوران شاهی هر چند نتوانسته بودند، قانونی پیدا کنند که چنین امری را تجویز کند ولی قانونی یافتند که به پادشاه ایران اختیار میداد، به آنچه دلخواه اوست، رفتار کند. بدین ترتیب قضات در اثر بیمی که از قهر کمبوجیه داشتند قاعدهای تازه فراهم ساخته، جان خود را از خطر رهانیدند.
زناشویی با محارم در برخی خاندانهای پادشاهی باستانی، برای نگهداری خون و ازآنش (مالکیت) فراگیر بودهاست و عیلامیان و مصریان و تایلندی ها و غیره، این آیین و هنجار را داشتهاند. این داستان کمبوجیه نشان میدهد که پارسیان در آن زمان از این آیین و هنجار ناخوشنود بودهاند.
گمانی نیست که ایرانیها پس از پیروزی بر مصر پیوند و پیوستگی بسیاری با این کشور داشتهاند. چه بسا از آن زمان در پیروی از مصریها برخی از هموندان (اعضای) خاندان شاهی چنین کاری را انجام داده و پس از آن موبدان را وادار و ناچار نمودهاند که دستور به روا بودن آن داده باشند. چنانکه از گفتهٔ هرودوت بر میآید پیش از کمبوجیه چنین داد (قانون) و هنجاری که زناشویی با خواهر را روا کردهباشد، در ایران وجود نداشتهاست.
قتل بردیا به دست کمبوجیه
هرودوت مینویسد:
کمبوجیه برادر خود بردیا را پیشتر از مصر روانهٔ پارس کرده بود و به او رشک (حسادت) میورزید. کمبوجیه پراکزاسپه را که بیش از همه کس به او باور داشت، به این کار گماشت تا برادرش را نابود کند. پراکزاسپه به پارس رفت و دستور را انجام کرد. به گفته ایی او قربانی خود را در شکارگاه کشت و گفتهٔ دیگر نمایانگر است که او را به دریا برده، آنجا غرق کرد. همین رخ داد، پیش درآمد رخدادهای فراوان شد.
روایت یونانیها از مرگ رکسانا
هرودوت مینویسد:
همانند سرگذشت بردیا دربارهٔ مرگ خواهر او رکسانا نیز دو داستان گفته شدهاست. یونانیها دربارهٔ مرگ رکسانا میگویند که کمبوجیه روزی توله سگی را با یک شیربچه به جنگ انداخت و خواهرش تماشاگر آن دورنما(صحنه) بود. توله در هنگام جنگیدن بسیار درمانده و بازنده شده بود.. وقتی تولهٔ دیگر که نگران آن پیشامد بود، زنجیر پاره کرد و به یاری برادر گرفتار خود شتافت، دو توله با یاری هم شیربچه را بیچاره کردند. کمبوجیه از تماشای آن چشم انداز شادمان شد ولی خواهرش که در کنارش نشسته بود به گریه افتاد. کمبوجیه که اشک او را دید، سبب آن را پرسید و رکسانا پاسخداد که بیاختیار یاد بردیا افتادهاست که کسی را یار و غمخوار نداشتهاست، بنا بر گفتهٔ یونانیان این داستان و خشم کمبوجیه سبب مرگ خواهرش شد.
روایت مصریها از مرگ رکسانا
هرودوت مینویسد:
از سوی دیگر مصریها میگویند، برادر و خواهر بر سفرهٔ خوراک نشسته بودند. در آن هنگام رکسانا بوتهای کاهو به دست گرفته، پس از کندن برگهای آن، از برادرش پرسید «این کاهو با برگ خوشایندتر است یا بیبرگ؟» کمبوجیه گفت «با برگ را بیشتر دوست دارد.» خواهرش گفت که «وی نسبت به خاندان کوروش همانند این کاهو رفتار و آنرا لخت و برهنه کردهاست.» کمبوجیه از سخن او برآشفته شده و لگدی بر پهلوی او زد و چون بانو باردار بود، سبب بچه اندازی(سقط جنین) شد و در پی آن آن رکسانا نیز درگذشت.
پانویس
- تاریخ هرودوت، ص ۲۰۵
- هرودوت، قسمت توضیحات آخر کتاب، ص ۵۳۱
- پارسیان اهل کتابند، ص
- هرودوت. تواریخ. تهران: انتشارات فرهنگستان ادب و هنر ایران، ۱۳۵۶
- رضوی، طاهر. ترجمهٔ پروفسور مازندی. پارسیان اهل کتابند. تهران:سازمان انتشارات فروهر، سال چاپ مشخص نیست .
نوشته شده در دوشنبه پنجم مهر ۱۳۹۵ساعت 1:10 نویسنده
آهنگ مهدی سلطانی به نام دلا چونی ؟!...
ما را در سایت آهنگ مهدی سلطانی به نام دلا چونی ؟! دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : massoumeh1374 بازدید : 233 تاريخ : يکشنبه 11 تير 1396 ساعت: 21:24